دست نوشته های یک آدم کاملا معمولی

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

تا وقتی که لپ تاپ رو روشن کنم و وب رو باز کنم، دائم یه جمله توی ذهنم تکرار میشد "نباید این حس رو داشته باشم، نباید"اما خب، دارم!مثل تمام نباید هایی که توی زندگیم دارمشون: احساس شرم، اضطراب، نفرت، خشم...نباید داشته باشمشون ولی دارم.ولی الان، بعد از یه مدت طولانی، احساسی که دارم و نباید داشته باشم از این دست عواطف منفی نیست. احساس مثبیته. شادیه. خوشحالی عمیقه! میل به خندیدنه. تموم اون چیزهایی که سعی میکردم داشته باشم و نمیشد و حالا که دارمش، نباید داشته باشم!بخاطر منبعشه. بخطار غم عیمق یه نفر دیگه اس.خیلی بده. میدونم ولی... ته ذهنم همین الان یه حسی داره بهم میگه اونقدرها هم بد نیست. وقتی به گذشته نگاه میکنم و... حس میکنم طرف داره خیلی دقیق تقاص اری که با من کرده رو پس میده و این جالب نیست! اینطور فکر کردن مثل فکر کردن آدم های جوگیر معتقد به اینکه کارمای کارهات رو حتما تو همین دنیا و همین زندگی پس میدیه که خب من اعتقادی به این شیوه ندارم. شبیه اعتقاد آدم های کینه جو با عقاید مسخره اس که پشت عدالت محض خیالی دنیا میخوان قایم شن. ولی، نمیتونم این رو از سرم بیرون کنم.نمیتونم خوشحال نباشم بخاطر اینکه حس میکنم بالاخره یه عدالتی دارم میبینم.همون شکل رنجی که به من داد به خودش برگشته.همون شکل درد، همون شکل ناامیدی عمیق، همون شکل از دست رفتن امید، از دست رفتن زندگی، از دست رفتن وجود، از دست رفتن همه چیز. فکر میکردم بخشیدمش.همین روزها دقیقا بهش فکر میکردم که بالاخره بعد فلان مدت بالاخره بخشیدمش و دیگه برام مهم نیست ولی امروز با شنیدن این خبر، با خوندن این خبر، فهمیدم که انگار نبخشیدمش.فقط دیگه برام مهم نیست.نمیدونم خودشم میدونه یا نه، حقیقتش، احمق تر از اون چیزیه که بخواد بفهمه! خودخواه تر دست نوشته های یک آدم کاملا معمولی...ادامه مطلب
ما را در سایت دست نوشته های یک آدم کاملا معمولی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : blood-vampireo بازدید : 2 تاريخ : جمعه 30 دی 1401 ساعت: 5:22

من اینجا تخیلات خودم رو مینویسم ... هرچیزی که اینجا میخونین غیرواقعیه ... و فقط تو ذهن منه ... و چون درجاتی از دیوانگی دارم ، که ازش لذت میبرم ... دوست دارم همینجا بنویسم ... و نه توی یه دفتر خصوصی ... از تایپ کردن توی این صفحه لذت میبرم ... بهش عادت کردم ... از من چیزی نخواین که نمیتونم بهتون بدم ... انتظاری نداشته باشین چون آدم مهربان و دلسوزی نیستم ... من فقط یه کسی هستم که اینجا مینویسه ... مزخرف هم زیاد مینویسه ... پس نخونینشون ... اما اگه میخونین ... حرف هام رو باور نکنین ... امیدوار نشین ... چون فقط داستانن ... و توی ذهن من ... و لطفا راجع به این پست هیچ نظری ندین ... نظرات این دست نوشته های یک آدم کاملا معمولی...ادامه مطلب
ما را در سایت دست نوشته های یک آدم کاملا معمولی دنبال می کنید

برچسب : m,n,l,0,meaning,mm,wyd meme,i,ok meme,k, نویسنده : blood-vampireo بازدید : 14 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 4:33